ما در هدر دادن فرصت های توسعه و آبادانی خاوران رکورد داریم!
ما در هدر دادن فرصت های توسعه و آبادانی خاوران رکورد داریم!
شهر خاوران در چهل سال گذشته فرصت های زیادی برای توسعه و آبادانی داشته که متاسفانه به دلیل تنش ها، لجبازی ها و منفعت طلبی برخی افراد به سرانجام نرسیده و در عوض، این شهر را با بی تدبیری زبانزد عام و خاص نموده است.

شهر خاوران در طول سالهای متمادی قربانی حاشیه ها و کشمکش های درونی بوده و فرصت های توسعه و پیشرفت شهر عمدتا از دست رفته است.

همه باید بدانند عقب ماندگی و معضلات بی شمار شهر خاوران محصول یک سلسله عوامل پیدا و پنهان بوده که ضرورت دارد دلسوزان ؛ به ویژه اهل سخن ، قلم و تریبون این مشکلات را ریشه یابی و تجزیه و تحلیل کنند تا بلکه بتوان در مواجهه با آنها به راهکارهای عملی مناسب دست یافت.

شهر خاوران درمدت زمان اجرای برنامه های اول تا ششم توسعه کشور که اتفاقا دولتها خودشان اقدام به سرمایه گذاری و اجرای طرح های بزرگ و کوچک در نقاط مختلف کشور می کردند؛ عمدتا درمیان فضای غبار آلود تنش ها و زور آزمایی های جناحی گرفتار بوده و هرگز روی آرامش به خود ندید. این شرایط درحالی بود که سیاست دولت های وقت متمرکز بر ایجاد زیرساخت ها و توسعه استانها و شهر های کوچک و بزرگ بود.

مهاجرت و رشد منفی جمعیت، فراری دادن نخبگان، افراد دلسوز و تحصیلکرده، خانه نشینی خیلی از بزرگان و به قول معروف خاک خورده های شهر،گروه بازی و باند بازی ها، انشقاق و دسته دسته کردن مردم ، مرزبندی و تقسیم آنان ها؛ مسئولین نالایق و ناکارآمد و صد افسوس مورد حمایت برخی نیروهای به اصطلاح دلسوز شهر ، نبود فضای نقد و نقادی، ضعف مشارکت عمومی و نبود سرمایه گذاری های کلان در بخش های آب و خاک ،صنعت و اشتغال، آموزش و درمان ، فقدان راههای ارتباطی درون و برون شهری و … را می توان به عنوان سرچشمه های اصلی مشکلات همیشگی شهر بر شمرد .

به واقع باید شجاعانه اعتراف کرد ما در هدر دادن فرصت های توسعه و آبادانی خاوران و تبدیل این فرصت ها به تهدید و چالش؛ زبانزد عام و خاص و رکوردار بوده ایم و اصولا فضای کار و آبادانی در خاوران گروگان دعواها بوده است!

حال سوال این است آیا نباید ازگذشته ها درس عبرت بگیریم؟ آیا نباید با آسیب شناسی موانع توسعه به فکر فردای شهر و دیارمان باشیم؟ آیا از دست دادن سال های سرنوشت ساز سازندگی و پیشرفت؛ ما را بیدار نکرده و نمی کند؟ سال هایی که فرصت های فوق طلایی!! از دست مان رفت. فرصت هایی که بخش غالب آن به کام امیال و مطامع شخصی و گروهی رفت!

آیا حاصل تلخ این تعارض ها، تنش ها و فرصت سوزی ها ، جز سقوط شهر چیز دیگری بوده است؟ سقوطی که موجب شد از قطار پیشرفت جا بمانیم تا جایی که بسیاری از شهرهای  هم ردیف و حتی شهرهای تازه متولد شده درهمین استان خودمان از بسیاری شاخص ها از ما جلوتر باشند.

  • نویسنده : شایان محمدی
  • منبع خبر : گروه رسانه ای خاورانی ها