تاثیر جاده ترانزیت در اقتصاد خاوران
تاثیر جاده ترانزیت در اقتصاد خاوران
بيايم اين بار راجع به طرح هاي كلان كشوري و زيرساخت اقتصادي صحبت كنيم. "راه" به منزله شريان حياتي يك سرزمين از جايگاه ويژه اي برخوردار هست و جزء اصلي برنامه هاي توسعه كشوري محسوب می شود.

“راه” موجب تسهیل ارتباطات انسانی، و بالطبع آن، تسهیل انتقال نیرو و ثروت است. با این تفاسیر ساخت، تعمیر، ترمیم، نگهداری، توسعه و گسترش “راه” به دلیل اهمیت، فراتر از شهرستان و استان هستند.

در واقع کارشناسی و اعلام نیاز از جزء به کل (یا از رده بالا به پایین )، بودجه و برنامه ریزی از کل به جزء رابطه دو سویه و زمان بر هستند که در راستای تکامل یکدیگر در ارتباط دائم می باشند.

با این مقدمه کلی، به راه های ارتباطی خاوران می پردازیم. سالهای زیادی طول کشید تا جاده ای که کمربندی خاوران را شکل می دهد به مرحله بهره برداری برسد.

سالهای زیادی جاده روی هوا بود (!!!) یعنی در واقع طرح زیرساختی کشوری از جزء به کل رفت، از کل به جزء برگشت؛ اما در این میان آنقدر دست به دست شد و آنقدر در تلاطم منیت و کارنامه اشخاص مردد ماند که سالها طول کشید تا بالاخره و با عنایت پروردگار علیرغم سنگ اندازی ها به بهره برداری رسید.

 اینکه جاده مذکور از استانداردهای لازم برخوردار هست یاخیر(؟!)  بحث را به کارشناسان و متخصصان این حوزه واگذار می کنیم. (از شما خواننده عزیز که در این زمینه فعال و صاحب نظر هستید خواهشمند است نظر خود را ارسال کنید.)

وقتی که ما در تب و تاب جاده بودیم، اتفاقهای دیگری افتاد. حوزه های فسا و سروستان تا مرز باغات خاوران و کمی نزدیک تر از رگ گردن، گسترش یافت و وسعت خاوران، محدود و محدودتر شد.

 شاید احداث ایستگاه شرکت گاز، واقع در جنگل شدید دستمایه این حصار بود. (البته اینکه بود و تازه عیان گشت،  مبحث دیگری است!)

زمانی امید بر این بود که این جاده اقتصادمان را متحول می کند و استقبال مردم از ساخت مسکن در شهرک هاشمیه گواه این مدعاست. اما در عمل شاهد چه بودیم؟ سهم ما از جاده، صفر و حتی منفی شد.

 اشتراک حوزه فسا و سروستان روی اختیارات خاوران تاثیر نامساعدی دارد و خاوران را در تنگنا قرار داده به گونه ای که مجوز هیچ گونه ساخت و ساز نداریم و از آن سو استاندارد خود جاده و شانه دو سمت، کار را سخت کرده است.

در این شرایط آیا ما باید بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا همچنان حق خاوران پایمال شود؟

خاورانی که روزی محل تجمع جمعیت و امرار معاش بود حالا بر اثر ندانم کاری و عدم مدیریت مدیران وقت، تبدیل به شهری متروک و مهاجرفرست گردیده و با ادامه این سوءمدیریت به ناخوشی ها افزوده می شود. مردم خاوران باید خاوران را بسازند نه اینکه فرار را بر قرار ترجیح داده و مهاجرت را سرلوحه خود قرار دهند.

مسئولین باید راه را برای جذب سرمایه و افکار اقتصادی باز بگذارند و با مشارکت و واگذاری کار به مردم موجب دلخوشی شوند نه اینکه برای نشان دادن قدرت (!!!) مردم را آنقدر در سختی و دیوانسالاری نامعقول بچرخانند که لاجرم، عطا را به لقا ببخشند.

آقایان؛ لطفا درک کنید که مدیریت تنها پرداخت حقوق و دستمزد و مهر و امضا و فرورفتن در ابهت صندلی نیست!

مدیریت شور و شعور و وجدان کاری و درک حال و پیش بینی آینده است. لطفا از فاز ظاهرسازی بیرون بیایید و خاورانِ بی پناه را به جایگاه شایسته خاورانی ارتقاء دهید.

  • نویسنده : سمیه غلامی