چند راه حل برای پیشرفت و توسعۀ خاوران
چند راه حل برای پیشرفت و توسعۀ خاوران
بی شک رابطه مستقیمی بین رشد شهر نشینی و توسعه شهرها و میزان رشد توسعه اقتصادی و اجتماعی و رفاه مردم وجود دارد. امروزه همه مدیران شهری به خصوص شهرهای کوچک سعی بر آن دارند که روند پیشرفت وتوسعه را هر چه سریعتر و با گام های بلند تری در جهت داشتن شهری زیباتر واستوار تر داشته باشند در واقع سدۀ اخیر را باید سدۀ تحول در نظام شهر نشینی ایران لقب داد.

در حال حاضرحدود ۴۰۰شهر زیر ۲۰هزار نفرجمعیت درکشور وجود دارد که می توان آن ها را تحت عنوان شهرهای کوچک قلمداد کرد. با توجه به شواهد و آمارهای رسمی ، این گونه شهرها که شهر ما (خاوران) هم جزء این مجموعه محسوب می شود باید برای رسیدن به اهداف خود و خدمات رسانی به شهروندان به عوامل  مهمی توجه شود.

یکی از مهمترین و اصلی ترین ابزار موثر بر مدیریت وتوسعه شهرها، «وجود درآمدهای پایدار» جهت تهیه و اجرای برنامه های مربوط به مدیریت شهری است. ضعف منابع درآمدی پایداردر بسیاری از شهرهای کوچک سبب ناکارآمدی مالی مدیریت شهری شده و آن ها را در اجرای برنامه های خود وابسته به درآمدهای ناپایدار نموده است. توجه مدیریت شهری و شهرداری ها  به سازمان های بالا دست به منظور تامین  منابع مالی خود، فروش منابع، امکانات و تجهیزات موجود و… از جمله درآمدهای ناپایدار مدیریت شهری قلمداد می شوند که گرچه می تواند در کوتاه مدت گره گشا باشند ولی در بلند مدت نه تنها پاسخگو نبوده بلکه حتی ممکن است مشکل ساز نیز شوند .

بر این اساس ضروری ا ست شهرداری ها وسایر مراجع بالادست و ناظر بر آن ها، مدیریت شهری را به سوی برنامه ریزی برای ایجاد درآمدهای پایدار هدایت کنند. این اقدام گر چه ممکن است در کوتاه مدت میسر نشود اما در بلند مدت امکان پذیر و راهگشا خواهد بود.

عامل دوم و حیاتی که نقش به سزایی در تحقق مورد اول می تواند داشته باشد به کار گیری نیروهای متخصص در پست های اجرایی و مدیریتی است.   بسیاری از شهرداری های کوچک به صورت غیر تخصصی، فی البداهه یا موردی تشکیل شده اند و جذب نیروی آنها نیز به صورت تخصصی نبوده است. وجود نیروهایی با تحصیلات اندک یا غیر مرتبط، نه تنها به توسعه شهری کمک نخواهد کرد بلکه خود عاملی در جهت نا کارآمدی مدیریت شهر های کوچک بوده است.

عامل سوم جهت  توسعه و پیشرفت شهری را عدم وجود نگاه جامع به شهرهای کوچک دانست. چنین به نظر می رسد که در ساختار برنامه ریزی و مدیریتی کلان، نگاه جامعی به مسایل مربوط به شهرهای کوچک وجود ندارد. در بسیاری از موارد تبدیل روستاها به شهر و تاسیس شهرداری در آنها بدون مستندات فنی و قانونی و مطالعات جامع صورت گرفته  که این عامل منجر به در نظر نگرفتن اهداف و برنامه های خاصی برای توسعه و آینده این گونه شهرها شده است . به تبع آن نیز ساز وکارهای حمایتی  مناسبی از سوی نهادهای فرادست برای این شهرها لحاظ نشده  و بسیاری از کمک های فنی و مالی به شهرداری های کوچک  به صورت موردی بوده  است .

براین اساس پیشنهاد می شود در برنامه های آینده توسعه کشور ، تدوین بودجه سالانه و… مسایل مربوط به شهرهای کوچک به صورت جدی و در قالب سر فصل های مستقلی مد نظر قرار گیرند. عامل دیگری که می تواند جهت توسعه مفید واقع شود، توجه به مشارکت شهروندان در توسعه شهری است. بدون مشارکت مردمی، اجرای برنامه های شهری تحقق نخواهد یافت . این روند را حتی شاید بتوان در شهرهای کوچک ایران به صورت امری معکوس قلمداد کرد. چرا که دیده شده بسیاری از شهرداری های کوچک به جای مشارکت دادن شهروندان در توسعه شهری، خود درگیر مسایل خصوصی شهروندان شده و به حل فصل  مسایل مردم پرداخته و از وظایف خود باز می مانند.

  • نویسنده : مهدی اژدری