گفت و گو با رزمنده خاورانی که هشت سال اسیر عراقی ها بود/ خبر شهادتم را به خانواده ام داده بودند!
گفت و گو با رزمنده خاورانی که هشت سال اسیر عراقی ها بود/ خبر شهادتم را به خانواده ام داده بودند!

هشت سال جنگ تحمیلی علاوه بر خسارتهای مالی و جانی فراوانی که بر ملت ایران وارد کرد، تعداد بسیاری را نیز اسیر یا آواره کرد. طبق آمارهای رسمی حدود چهل هزار رزمنده ایرانی سالها در کشور عراق اسیر بودند که پس از خاتمه جنگ به تدریج به کشور بازگشتند. هر سال ۲۶ مرداد که از […]

هشت سال جنگ تحمیلی علاوه بر خسارتهای مالی و جانی فراوانی که بر ملت ایران وارد کرد، تعداد بسیاری را نیز اسیر یا آواره کرد. طبق آمارهای رسمی حدود چهل هزار رزمنده ایرانی سالها در کشور عراق اسیر بودند که پس از خاتمه جنگ به تدریج به کشور بازگشتند. هر سال ۲۶ مرداد که از راه می رسد به بهانه بازگشت نخستین گروه از آزادگان سرافراز به میهن اسلامی یاد و خاطره این دلیر مردان گرامی داشته می شود. گروه رسانه ای خاورانی ها به همین مناسبت با یکی از آزادگان خاورانی در مورد سالهای اسارت به گفتگو نشسته است:

*لطفا خودتان را معرفی کنید؟

– بنده غلامحسین کهن هستم . سال ۱۳۴۱ در شهر زیبای خاوران متولد شدم . سپس برای ادامه تحصیل و گذران زندگی به شیراز رفته و هم اکنون ساکن این شهر هستم.

*چه زمانی عازم جبهه شدید و در چه عملیات های حضور داشتید؟

– با آغاز جنگ تحمیلی، در حالیکه هنوز پانزده روز از آغاز جنگ نگذشته بود و۱۸ سال بیشتر نداشتم به آبادان اعزام شدم. در عملیاتهای شکست حصر آبادان و بستان و رمضان شرکت داشتم. سپس در جهاد سازندگی به خدمت مشغول شدم.

* در کدام عملیات و چگونه اسیر شدید؟

 در حالی که با لباس مقدس بسیج در عملیات محرم حضور داشتم  به شدت از ناحیه سر زخمی شده و در حال بیهوشی به اسارت دشمن در آمدم.

این در حالی بود که دشمن در عملیات بیت المقدس، اسیران زیادی داده بود و به شدت برای تبلیغات جهانی، به گرفتن اسیر ایرانی  نیاز داشت، به همین منظور حتی اسرای زخمی نیز برای دشمن حائز اهمیت بود. بنده نیز از همان زخمی هائی بودم که در بدترین وضعیت جسمانی به اسارت گرفته شدم.

*در زمان اسارت چند سال داشتید و بعد از ورود به خاک عراق چه اتفاقی افتاد؟

– زمان اسارت بیست ساله بودم. همانطور که گفتم چگونگی اسارتم را مشاهده نکردم، زیرا در حال بیهوشی اسیر شده بودم. اما زمانی که به هوش آمدم از دیگر اسرا شنیدم که در یکی از اماکن ارتش عراق در شهر العماره هستیم. وضعیت اسرای  زخمی بسیار نامناسب بود به نحوی که چندین نفر همان روز اول به شهادت رسیدند.

*در زمان اسارت آیا توانستید با خانواده خود در ارتباط باشید؟

– بعد از شش ماه بی خبری بالاخره توسط نامه توانستم خبر اسارتم را به خانواده برسانم. در حالیکه خبرهای دیگری مبنی بر شهادتم قبلا به خانواده رسیده بود.

* شرایط اردوگاهی که شما را در آن حضور داشتید چگونه بود؟ رفتار بعثی ها با اسرا به چه شکل بود؟

– وضعیت اردوگاه های اسرا در عراق متفاوت بود به دلیل اینکه موقعیتهای این اردوگاه ها در مناطق مختلف عراق با هم فرق داشت.

 اما مجموعا رفتار دشمن با همه اسرا در تمام اردوگاه ها یکسان، همراه با خشونت و ظلم و بی رحمی بود.

* چه مدت اسیر بودید و زمانی که شنیدید قرار است آزاد شوید چه حس و حالی داشتید؟

– بنده به مدت هشت سال  در اردوگاه شهر الانبار (معروف به اردوگاه عنبر ) اسیر بودم. با گذشت دو سال از آتش بس و پایان جنگ،  هنوز اسرا در عراق بودند. بعد از اینکه صدام به کشور کویت حمله کرد مقامات ایران و عراق در مورد تبادل اسرا بین دو کشور به توافق رسیدند . ما هم از طریق رادیو عراق متوجه شدیم که توافق بر تبادل اسرا حاصل شده است.

حس همه ما با توجه به تحمل هشت سال اسارت، آنهم با شرایط بسیار سخت با شنیدن خبر آزادی، خوشحال کننده بود. ولی همگی دوست داشتیم جنگ با شرایط بهتری خاتمه پیدا می کرد. مخصوصا اینکه با بازگشت ما،  امام بزرگوارمان (ره) را از دست داده بودیم.

 از روز بیست وششم مرداد ماه سال شصت و نه آزادی اسرا شروع شد. بنده و دیگر دوستان هم اردوگاهی در اول شهریور  وارد ایران شدیم و بعد از چند روز قرنطینه، با استقبال بی نظیر مردم – که در خاطره ها مانده و هرگز فراموش نخواهد شد – به خانواده هایمان پیوستیم.

*چه صحبتی با جوانان نسل امروزی دارید؟

– صحبت بنده با نسل جدید ان است که عزیزان، تاریخ ما همواره دستخوش وقایع و تحولات بسیاری بوده است ولی عزت و شرف و اقتدار و استقلال این کشور با ظهور انقلاب اسلامی شکل گرفته است. وظیفه پدران و مادران عزتمند ایران اسلامی این است که به فرزندان خود آدرس اشتباه ندهند و با بیان واقعیتها که ما در گذشته چه بوده ایم؛ بر ارزش و موقعیت فعلی ایران اسلامی در دنیا، تاکید کنند. اکنون هر چند انقلاب ما  با مشکلات عدیده ای که دشمنان داخلی و خارجی بر ما تحمیل کرده اند مواجه است، اما صلابت ، اقتدار و عزت انسانی ما  که حاصل خون هزاران جوان برومند این کشور است نباید نادیده گرفته شده و به ورطه فراموشی سپرده شود.