خانواده شهدای خاورانی را فراموش نکنیم
خانواده شهدای خاورانی را فراموش نکنیم
شهدا راه خود را یافتند و رفتند... وای به حال آنکه خون پاک این شهدا را دست آویز امیال و خواسته های خود کند!

آزادی: این حقیر با افتخاری که خداوند متعال نصیبم کرده که عضو کوچکی از یک خانواده شهید باشم اما از مسئولین شهر خودمان خاوران گله مند هستم.

شهدا راه خود را یافتند و رفتند… وای به حال آنکه خون پاک این شهدا را دست آویز امیال و خواسته های خود کند!

گله ای که بنده از همه بزرگان و مسئولین خاوران عزیز دارم و قلبم را به درد آورده این است که چرا یادی از خانواده شهدا نمی کنند؟

مگر درخاوران چندتا خانواده شهید داریم که همه آنها را فراموش کرده اند؟ مگر چند پدر یا مادر شهید باقی مانده که آقایون بزرگان و مسئولین خاوران وقت سرکشی به آنها را ندارند …. اگر پدر و مادر شهید فوت شده، عطر شهید در زیستگاهش و زادگاهش هم نیست؟ خون شهدا به زبان وحرف وحدیث نیست که جاودانه می ماند. امام (ره) که بنیانگذار این انقلاب بودند دائم خانواده شهدا را به خدمت می پذیرفتند و با اظهار دلجویی آنها را شاد می کردند …

 جای دوری نمی روم. خودم را عرض می کنم. درسال ۹۳پدرم به دیار حق شتافت. ما ندیدیم نه از بنیاد شهید کسی منت بر ما بگذارد نه از خاوران. سال ۹۴خودم از ارتفاع ۱۹متری نخل افتادم. هر کسی آن ارتفاع و زنده ماندن مرا می دید به جز خداوند کسی حکمت زنده ماندنم را نمی داند… من با خیلی از آقایان در یک صف نماز می خواندیم. آیا کسی پرسید چرا فلانی که زودتر از همه برای اذان و نماز درمسجد حاضر بود کجاست؟

من با یک عمل اشتباه پزشکی خانه نشین شدم. پس چرا یکی احوالی از این حقیر نگرفت… من به عنوان یک برادر شهید و خاک پای همه مردم خاوران خدمت شما عرض می کنم و شما هم به دیگران توصیه کنید! بیایید به فکر زنده ها باشیم. آنان که رفتند، جستند… البته بدیهی است که خداوند مهربان وبخشنده است! اگر قرار بود بنده ها روزی و سلامتی به دیگران بدهند مطمئن باشید که الان اثری از همچو منی نبود…